یزدفردا؛ قدیری ابیانه: «یارانه اگر درست به دست مردم برسد به هر خانواده ۳۰ میلیون می‌رسد.»

راضیه حسینی:

با این اوصاف به نظرمان یارانه را داده‌اند دست نوزادی دو الی سه‌ماهه که توانایی بالا آوردن دست خودش را هم ندارد و هنوز در مرحله‌ی آشنایی با انگشتان دست است! مسلماً اگر به این کودک چیزی بدهید نمی‌تواند درست کنترل کند و همه را حیف‌ومیل می‌کند.

مثلاً قاشقی پر از غذا بدهید و بخواهید به دهان ببرد، ابتدا به چشم خود می‌زند، بعد بینی و گونه و حتی گوش‌ها، سر آخر شاید به‌صورت کاملاً اتفاقی مقداری ناچیز هم وارد دهان شود.

حالا حکایت یارانه‌ی ماست. مثل همان قاشق، وقتی به هرکدام‌مان می‌رسد، که دیگر چیزی ازش باقی نمانده است، فقط می‌توانیم مزه‌اش را بچشیم و هر ماه نام «یارانه بگیر» را داشته باشیم.

نمی‌دانیم چه اصراری است همه چیز درست به دست ما نرسد؟ کاش مسئولان یک‌بار امتحان می‌کردند ببینند اگر چیزی درست‌وحسابی به دست مردم برسد چه اتفاقی می‌افتد؟ چرا باید این‌قدر پرتی در یارانه وجود داشته باشد؟ در واقع حتی همان طفل صغیر هم بالاخره یک‌بار رندوم نصف قاشق را ممکن بود به دهان ببرد و گاهی طعم خوش را بیشتر حس کند، ولی ما انگار با نیرویی مخالف جهت و کاملاً قدرت‌مند مواجهیم تا قاشق یارانه، هرطور شده به مقصد درست‌وحسابی نرسد. شاید حتی روی سروصورت چپه شود، اصلاً در هوا به پرواز درآید، گاهی گم شود، ولی به دست ما نرسد.

جدا از این مسائل، مانده‌ایم مسئولان وقتی می‌دانند مردم تحت هیچ شرایطی به قاشق پر یارانه نمی‌رسند، چرا عنوان می‌کنند؟ اصلاً گیریم سی میلیون به هرکدام‌مان رسید، آخرش باز می‌شود همان ته‌مانده و خود قاشق می‌شود قد دیگ نذری آش!

کاش مسئولان عوض اگرها و شایدها، به الان و بایدها فکر می‌کردند، به این‌که حالا و با این یارانه و با این تورم باید چه‌طور زندگی کنیم  و چطور می‌شود از این بدتر نشود؟

  • نویسنده : یزدفردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا